خبرگزاری «حوزه» ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات مؤمنین، شرح دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان را با شرح حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن زمانی، مسئول دفتر سیاسی اجتماعی حوزه علمیه منتشر می کند.
اللهمّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَكاتِ أسْحارِهِ ونوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وخُذْ بِكُلّ أعْضائی الى اتّباعِ آثارِهِ بِنورِكَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین.
خدایا آگاهم نما در آن براى بركات سحرهایش و روشن كن در آن دلم را به پرتو انوارش و بكار ببر همه اعضایم به پیروى آثارش به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان.
روزه دار در این روز مبارک سه خواسته از خدا می خواهد؛ اول آگاه شدن از برکات سحر های ماه رمضان که در این خواسته نیز سه نکته مهم نهفته است، نخست اینکه این سه دعا در عرض یکدیگرند و سه بخش وجودی انسان را مطرح می کنند، در خواسته اول می گوید که مرا تنبیه کن تا بفهمم برکات را ، آگاهی مربوط به عقل است در دوم خواسته قلبی و درسوم خواسته اعضا و جوارح است، که بعد از قلب انسان فعال می شود و دل انسان تمایل پیدا کند و در مرحله سوم اعضا و جوارح به کار می افتند که با دقت در این نکات مشخص می شود یک ترتیب منطقی در این دعا رعایت شده است.
*حالات خدای متعال نسبت به بندگان گنهکار
خدای متعال نسبت به بندگان گنهکار خود دو نوع برخورد دارد، برخی را به همان حال گمراهی می گذارد و روز به روز بر جرایم آنها افزوده می شود و خدا آنها را به حال خویش وا می گذارد و از این واگذاری در قرآن تعابیر زیادی به کار برده شده است«فذرهم فی غمرتهم یعمهون» ای پیامبر بگذار مجرمان را رها کن تا در گمراهی خویش بچرخند.
«یضل به من یشاء» خدا گمراه می کند، که مقصود این است خدا انسان منحرف را رها می کند و وقتی که آن شخص را رها کرد بیشتر در گمراهی فرو می رود و می شود گفت؛ این گمراه کردن به صورت مجازی به خدای اطلاق می شود.
باید یک تحقیق خوب صورت گیرد که خدا چه کسانی را به حال خودشان رها می کند، یک مصداق رها کردن خدا این است خداوند کسانی را که به آنان امکانات زیادی داده و آنان امکانات و نعمت های زیاد الهی را در هرزگی و عیاشی مصرف می کنند، را غضب می کند و آنان را به حال خود رها می کند و آن نعمت ها تبدیل به نقمت می شود.
*مومنین حسرت امکانات ظاهری و مادی کفار را نخورند
بنابراین بعضی مومنانی که چشمشان به ملت های کافری که نعمت های مادی و ثروت های سرشاری دارند می افتد خوب است افسوس نخورند و بدانند این ثروت ها و امکانات آنان چون در راه حق به کار گرفته نمی شود باعث سقوط و گمراهی بیشتر آنان می شود.
گروه دوم از انسان های گناهکار کسانی هستند که با وجود ایمان و صداقت، لغزش هایی نیز از آنان سر می زند و اینجاست که لطف خدا شکوفا می شود و به دلیل ایمان و صداقتشان آنان را بیدار می کند.
گاهی خداوند آنان را به یک شکست و یا یک بیماری مبتلا می کند تا آنان به یاد خدا بیفتند و تضرع و دعا کنند، دعا برای رفع مشکل بهانه ای است برای برگشت به خدا.
* مشکلات مومنین لطف خداست
این مشکلات مومنین لطف خداست تا آنان مجدد به سوی خدا برگردند، باید از خدا تشکر کرد که خدا آنان را بیدار کرده است، مثلا جوانی که اولین سرقت را انجام داده است اگر قانون و پدر او را رها کنند او بد بخت تر می شود اما اگر در همان دفعه اول سرقت او را تنبیه کنند یا احیانا او را شلاق بزنند او بیدار می شود و دنبال کار خلاف نمی رود و آن جوان باید شاکر قانون و پدرش باشد که او را از مسیر اشتباهی که می رفت آگاه کردند.
انسان روزه دار از خدا می خواهد که خدایا مرا بیدار و متنبه کن تا از برکات سحر غافل نشوم.
*برکات سحرهای ماه مبارک رمضان
سخن سوم این است که سحر های ماه مبارک رمضان چه ویژگی هایی و برکاتی دارد؟ سحر خیری خود یک برکت است، توفیق نماز شب است چرا که در ماه های دیگر توفیق می خواهد که انسان بلند شود و با خدا راز و نیاز کند، باید این فرصت را مغتنم شمرد.
برکت مناجات باخدا و اشک ریختن برکت بعدی سحر های رمضان است و احیا و شب زنده داری مخصوصا در شب های قدر خواندن دعای جوشن کبیر مخصوصا با معنا هم برکت دیگر این سحرهای نورانی ماه مبارک رمضان است.
*درخواست نورانی شدن قلب از سوی خدای متعال
دعای دوم روزه دار درخواست نورانی شدن قلب او توسط انوار خداست.
دو نکته قابل توجه است اول اینکه قلب های انسانها دو نوع تاریک و نورانی است. نشانه های قلب تاریک چیست؟ تاریکی قلب، معلول زنگار های تکرار گناه است تاجایی که امکان تابش انوار الهی نیست و نتیجه اش این می شود که مانند گیرنده ای که روی آن مانع باشد و امکان گیرندگی آن سلب شود قلب قدرت درک ندارد.
*سخن امام خمینی(ره) در مورد بنی صدر
ممکن است مغز او چیزهای زیادی حفظ کند ولی قرآن می فرماید که بعضی مردم قلب دارند ولی تفقه ندارند، دانشمند هستند اما فاقد عقل باشند همچنان که امام خمینی گفتند که بنی صدر دانش دارد اما عقل ندارد.
بنی صدر کاری کرد که هم دنیا را از دست داد هم آخرت را و این بی عقلی است.
*نمونه هایی از زنگارهای قلب
اگر عقل تاریک شود دیگر قدرت تعقل ندارد؛ زنگارهایی مانند دورویی و نفاق باعث تاریکی عقل می شود تملق هایی که رایج شده ، شک نسبت به قیامت و خدا و بهشت و جهنم ، طمع، حرص و به طور کلی گناهانی که انسان انجام می دهد همه مانند زنگاری قلب را فرا می گیرند.
*ویژگی قلب های نورانی و پاک
نوع دوم قلب ها، قلب های روشن است که چند ویژگی دارد؛ یکی اینکه زمینه دریافت آموزه های خدایی را دارد بعضی انسان ها درس رسمی نخوانده اند اما دانش لدنی از سوی خدای متعال دارند همچنان که روایت معصوم(ع) می فرماید «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء»
خدا دانش به افراد می دهد قرآن نسبت به بعضی اولیاء می فرماید که ما نسبت به بعضی افراد علم لدنی می دهیم.
اگر قلب پاک باشد علم را دریافت می کند مثل یک گیرنده که مانعی ندارد و این چنین قلب ها داری مقاماتی می شود مثل اینکه خانه خدا می شود«قلب المومن عرش الرحمن»
اگر قلب مومن خانه خدا شد دیگر نباید اغیار را در قلب راه داد؛ برای همین است که امام راحل مرتب این جمله مناجات شعبانیه را تکرار می کرد که خدایا به من قلبی عنایت کن که منقطع از دیگران شود به سوی تو« الهی هب لی کمال الانقطاع الیک حتی تخرق ابصار القلوب حجب النور».
سومین درخواست از خدا این است که اعضا و جوارح من برای عبادت خدا فعال شود.
انسان ها دو نوع هستند افراد کوشا و افراد تنبل؛ انسان های تنبل که مثلا کاهل نمازند و کارها را مقدم بر نماز می کنند یا نماز را با عجله می خوانند و حاضر نیستند نماز طولانی بخوانند، یا برای روزه گرفتن احساس سختی می کنند، این ها همه نشان می دهد که اعضا و جوارح او همراهی نمی کنند.
متاسفانه هستند کسانی که در جای خوب و خنک هم زندگی می کنند اما روزه نمی گیرند و از روزه گرفتن در هوای گرم و طولانی احساس ناراحتی می کنند، این اظهار و احساس ناراحتی آنان نشان می دهد که اعضا و جوارح آنان همراهی نمی کند.
اما در مقابل انسان های تنبل کسانی هم هستند که مثل شهید چمران در جبهه نبرد حق علیه باطل در آن سختی ها همه کارهای عبادی را انجام دهند و روزه می گیرند.
امام جواد (ع) فرمودند که یکی از فلسفه های وجوب روزه این است که افراد غنی و ثروتمند گرسنگی را بچشند تا حال فقرا را درک کنند، اگر این حدیث و تفکر ائمه را در نظر بگیریم روزهایی که با وجود روزه داری گرسنه و تشنه نشده ایم باید ناراحت شویم.
این روحیه مال کسانی است که اعضا و جوارح آنان همکاری لازم را در طاعت الهی می کند، این گروه کسانی هستند که به فرموده قرآن از یکدیگر در کار خیر سبقت می گیرند.
* یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین
یک نکته در جمله پایانی دعای امروز نهفته است و آن اشاره به نور خداست.
خدا سه نوع نور داد یکی نور ذات خداست که« الله نور السماوات و الارض» است، نوع دوم نورانیت عامی است که خدا به همه هستی داده است که همان وجود می باشد، چرا که خدا منور عالم است و سوم نور ویژه خداست که مختص به اولیا، عارفان، ائمه و انبیای الهی است و ما در این فراز از خدا می خواهیم که از آن نور ویژه ما را نیز بهره مند کند.
نظر شما